ح ) اما از سوی دیگر، چنانچه به آیه ی 40 همین سوره یعنی نمل، دقیق نگریسته شود دیده خواهد شد که این کار را یک نفر از گروه انس برای سلیمان انجام داد، یعنی تخت پادشاهی بلقیس را ، آن هم در کمتر از ثانیه ای و پیش از به هم خوردن یا باز شدن چشم سلیمان نزد او آورد[1]. یعنی این زمان خیلی کمتر از زمانی بود که عفریت از گروه جن برای انجام این کار به سلیمان ع گفته بود. مصداق گروه انس گفت که پیش از برگشت جشم تو یا به هم خوردن پلک چشمان تو این کار را برایت خواهم کرد و آن مصداق گروه جن که عفریتی باشد گفته بود پیش از برخاستن از جایت. و روشن است که زمان برخاستن از جای خود بر حسب توانایی و تندرستی جسمی و سن یک فرد؛ بیشتر و چند برابر زمانی است که چشم ها اگر باز است؛ بسته شود یا به عکس.
هم اکنون و با توجه به این توضیح اخیر، پرسش اینکه؛ توانایی خارق العاده ی این فرد از گروه انس به کجا بر می گشته که توانسته در کمتر از ثانیه ای اقدام به تحقق امر یا خواسته ی سلیمان ع مبنی بر آوردن تخت سلطنت و حکمروایی پادشاه زن سبا نزد او پیش از تسلیم شدنش کند[2]؟
روشن است که پاسخ را فقط و فقط باید در کلام مقدس الاهی جستجو نمود؛ آن هم بر اساس بخش نخست همین آیه یعنی آیه ی 40 سوره ی نمل مبنی بر اینکه : « قَالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتَابِ ... »، و این بدان معناست که اگر خداوند یکتا به کسی از بندگانش دانشی از کتابش را که قرآن کریم است بدهد، بنابراین چنان فردی قادر به انجام کارهای خارق العاده از قبیل آنچه ذکر شد می باشد. (والله اعلم). امری که اجنه بر آن توانا نیستند. همانگونه که برابر آیه ی 43 سوره ی مبارکه ی رعد؛ کسانی پس از خداوند یکتا می توانند به رسالت حضرت محمد ص در مقابل گفتار کفارِ به رسالت آن حضرت، گواهی دهند که البته از فضل خداوند از دانش کتاب قرآن بهره مند و برخوردارند[3]. که البته باید گفت لازمه ی این دانش؛ ایمان به خدا و کفر به طاغوت و ایمان به آنچه است که او بدان به مردم دستور داده است و بنابراین هر کس را که خداون یگانه؛ دانش بیاموزد، فضل خود را بر او بیش از پیش گسترانیده تا آن حد که او می تواند دست به اموری بزند که از دیگر مصادیق بشر امکان ندارد ، همانگونه که بر اساس آیات 65 – 82 سوره ی کهف ، پیرامون رسالت حضرت موسی ع گذشت. آری و باری؛ پس تمام این ها از آثار دانش کتاب قرآن است، بنابراین باید بدان ایمان آورد، که همانا اصل کتاب یا " ام الکتاب " نزد خداوند یکتاست[4]. و آن آیاتِ محکمِ کتاب خدا یعنی قرآن کریم است[5]. و پیامبران خدا هم از میان همان امت های خودشان توسط خدا بر انگیخته شدند تا پاکیزه شان گردانند و کتاب و حکمت بدانها بیاموزند[6].
خ ) اینکه بایسته است مومنین، آیات حق که همان آیات قرآن کریم باشد را برای دیگر مردم بخوانند تا آنها هم به لطف خدا به سوی دین بیایند و از مسلمانان برای او شوند و دست از شرک و کفر و فساد روی زمین بردارند و به اصلاح امور بپردازند.
3 ) « فَلَمَّا قَضَیْنَا عَلَیْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى مَوْتِهِ إِلا دَابَّةُ الأرْضِ تَأْکُلُ مِنْسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَیَّنَتِ الْجِنُّ أَنْ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ مَا لَبِثُوا فِی الْعَذَابِ الْمُهِینِ (14 سبا) .
این آیه ی کریمه سرانجام حضرت سلیمان ع را و چند و چون مرگش را میرساند؛ مبنی بر اینکه هیچ کس از لشکریانش از جن و انس و ... بدان پی نبرد تا زمانی که موریانه ای عصای او را که بدان تکیه داده بود خورد و اوفتاد و بدینسان همه حتا جنیان که قادر به انجام آن کارها همچون ایجاد بناهای بلند و غواصی در دریا و ... هستند؛ از آن خبردار شدند. آری خداوند یکتا در این آیه به روشنی بیان می فرماید که هیچ کس حتا گروه جن با آن توانایی هایی که در آفرینش آنها نهاده شده؛ از " غیب " خبر ندارند. چه آنکه اگر داشتند خودشان گرفتار عذاب خوار کننده نبودند. پس گروه انس هم به تبعیت از کلام مقدس الاهی و بر اساس این آیه ی کریمه که ذکر مرگ سلیمان ع نمود آن است؛ باید ایمان داشته باشند که گروه جن از " جهان غیب " و اخبار آن هیچ آگاهی و خبری ندارند؛ زیرا اگر اینطور بود باید پیش از همه ی لشکریان؛ دست کم از مرگ سلیمان با خبر می شدند و نه همراه با خبر دار شدن دیگران از این واقعه ی گریز ناپذیر و فراگیر یعنی مرگ حضرت سلیمان ع. و دیگر اینکه باز اگر آنان از غیب خبری داشتند؛ پس فرمانده ی خود سلیمان ع را از مرگش با خبر می ساختند و ...، تمام اینها بدین معناست که باید برابر کلام مقدس الاهی ایمان داشته باشیم که گروه جن نیز آفریده ای از آفریده های خدا روی زمین است و هیچ خبری از جهان غیب ندارد و توانایی هایش هر آنچه است که خداوند ضمن آفرینش این گروه در وجودشان نهاده است.
4 ) اینکه سی و چهارمین سوره ی قرآن کریم، " سبأ " نام دارد که دارای 54 آیه ی مبارکه است که از جمله موضوعات آن، یکی شرح رسالت حضرت داوود ع و سلیمان ع است و دیگری شرح قوم سبأ و سرزمین و سرانجام آن قوم بر پایه ی اعمالشان است که طی آیات 15 – 21 این سوره یعنی سبأ بدان پرداخته شده است.
5 ) « وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ وَمَا یَکْفُرُ بِهَا إِلا الْفَاسِقُونَ (99) أَوَکُلَّمَا عَاهَدُوا عَهْدًا نَبَذَهُ فَرِیقٌ مِنْهُمْ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یُؤْمِنُونَ (100) وَلَمَّا جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِیقٌ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ کِتَابَ اللَّهِ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ کَأَنَّهُمْ لا یَعْلَمُونَ (101) وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّیَاطِینُ عَلَى مُلْکِ سُلَیْمَانَ وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ وَلَکِنَّ الشَّیَاطِینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُمْ بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلا بِإِذْنِ اللَّهِ وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلا یَنْفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ (102) وَلَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَیْرٌ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ (103 بقره) ».
آیه ی 102 این سوره یعنی بقره می رساند که نه تنها گروه جن از غیب خبری نداشته و ندارند، بلکه زمانی هم که در خدمت سلیمان و مُلک او بوده اند؛ به مردم سحر و جادو یاد می داده اند، تا آن حد که کسانی که بدانان کتاب الاهی داده شد به واسطه ی پیروی آن سحر و جادوها، به کتاب الهی عمل ننمودند و لذا لازم است که با توجه به آیات کتاب قرآن کریم دست از فسق برداشته و به آن ایمان آورند و مومنین هم تنها بر اساس آیات قرآن عمل نمایند و نه جز آن. که همانا ایمان و تقوا برای همه بسیار خوب است و از نزد خداوند یکتا پاداش خوب دارد.
مورد دیگر بر اساس این آیه ی کریمه اینکه حضرت سلیمان ع برابر آنچه که در آیه ی شانزدهم سوره ی مبارکه ی نمل آمده؛ به مردم اعلام کرده که هر آنچه از مُلک و غیر آن دارد همه از جانب خدا و فضل روشن او است؛ لذا به نوعی دلالت بر این دارد که او تحت تاثیر آن جادوهای گروه جن قرار نگرفته و کافر به خداوند نشده و حتا اینکه این مُلک و سلطنت را نیز از راه سحر به دست نیاورده است. در واقع او از مومنین به خداوند یکتا تا پایان عمرش بوده است : « وَوَرِثَ سُلَیْمَانُ دَاوُدَ وَقَالَ یَا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَأُوتِینَا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِینُ (16 نمل) ».
[1] - قَالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَأَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَمَنْ شَکَرَ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ (40 نمل) .
[2] - قالَ یَا أَیُّهَا الْمَلأ أَیُّکُمْ یَأْتِینِی بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَنْ یَأْتُونِی مُسْلِمِینَ (38 نمل ).
[3] - وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلا قُلْ کَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ (43 رعد ).
[4] - وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلا مِنْ قَبْلِکَ وَجَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجًا وَذُرِّیَّةً وَمَا کَانَ لِرَسُولٍ أَنْ یَأْتِیَ بِآیَةٍ إِلا بِإِذْنِ اللَّهِ لِکُلِّ أَجَلٍ کِتَابٌ (38) یَمْحُوا اللَّهُ مَا یَشَاءُ وَیُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْکِتَابِ (39 رعد) . // «وَإِنَّهُ فِی أُمِّ الْکِتَابِ لَدَیْنَا لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ (4زخرف با توجه به آیات 1-8) » .
[5] - هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلا أُولُو الألْبَابِ (7 آل عمران) .
[6] - هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الأمِّیِّینَ رَسُولا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ (2) // . کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولا مِنْکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُعَلِّمُکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ (151) فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُوا لِی وَلا تَکْفُرُونِ (152 بقره) .